روزای پر مشغله و شلوغ پلوغ
سلام شاه پسرم وااای مامانی نمیدونی چه قدر این روزای اخرسال سرم شلوغه خرید شب عید رفتن به ارایشگاه رسیدگی مرحله ی اخر خونه درست کردن شیرینی وکیک تو دو سه روز اینده که برنامه ها فشرده ست از طرفی عموی مادرجون امروز فوت شده باید برای عرض تسلیت اونجا هم بریم مادرجون که کلا برنامه ی عیدشون بهم خورده وامسال عید تعطیله! فردا قرارشد صبح بریم خونه ی مادرجون من وخاله جون زهره قطاب درست کنیم البته اگه جنابعالی پسر خوبی باشی و اذیت نکنی و کارا خوب پیش بره بعداز ظهر هم قراره بریم ارایشگاه بعداگه غروب شد بریم خونه ی عموی مادرجون برای عرض تسلیت تازه باید یه سر برم خرید ماهی و ساتن سفره ی هفت سین وای که کلی کار دارم نانازی رفتم ارایشگاه موهامو ...